بسم الله الرحمن الرحیم

در حال مطالعه کتبی بودم برای تهیه طرح جایگزین بانکداری، متاسفانه کتب موجود بسیار کم و بعضا بسیار سبک هستند. مشکل اصلی اینجاست که اساسا در مورد تحول در سیستم بانکداری چیزی وجود ندارد. تعداد کمتر از انگشتان دست در مورد تحول در سیستم نوشته شده‌اند که یا از غنای علمی خوبی برخوردار نیستند یا آن‌هایی که ادبیات علمی به معنای استدلال منتج به گزاره دارند،‌ در پاردایم غرب گیر کرده‌اند خصوصا کتب حوزوی که این درد در آن‌ها نمایان‌تر است.

ایراد اینجاست که نوسندگان دغدغه‌مند و فعالی که تلاش می‌کنند تا اعتلای اسلام را رقم بزنند نمی‌دانند که امکان تطابق مباحث اسلامی با مباحث موجود در فضای مدرن وجود ندارد. چرا که اسلام در حال حاضر تشکیل شده است از قرآن و عترت و در طول سده های گذشته تنها با شیوه‌ای خاص به تولید احکام فردی در حوزه‌های مورد نیاز جامعه سنتی پرداخته و اساسا مدخل علمی به علوم فنی باز نکرده، بلکه به بایدها و نبایدهای محدودی که به حوزه عبادات و احکام فردی وارد می‌شده است بسنده کرده است.

در حال حاضر تمدن غرب پس از طی دوره ای طولانی از مباحث فلسفی، فلسفه‌های مضافی که فیلسوفان مشهوری مانند هگل و دکارت و اسمیت و بنتهام و ... پایه ریزی کردند، جامعه به سمت تولید فنون جزئی متمایل شده و اکنون شاهد گسترش حوزه‌ای خاص از ریاضیات، فیزیک و .... هستیم که فیزیک اجتماعی، و محاسبات معیشتی از دل آن خارج شدند.

برای تقریب به ذهن می‌توان گفت که تطابق روش علمی غرب با اسلام شبیه به استفاده از ابزارهای بسیار دقیق ساخت تراشه‌های کامپیوتری برای شکل دادن به ورقه های فولاد خامی است که از کارخانه ذوب آهن تحویل گرفته شده است.  چرا که اساسا مباحث علوم اسلامی هنوز در بخش حکمت‌های نظری و شیوه ورد به علوم تدوین نشده‌اند و تطابق احکام آن با نرخ سرعت گردش پول و سفته‌بازی های بانکی و ابزارهای مشتقه در اقتصاد و بورس امری تهورآمیز و وهن‌آمیز به نظر می‌رسد.

 

امیدوارم دوستانی که اسم‌های بزرگ دارند، قلبی بزرگ هم داشته باشند و در هنگام ارائه مفصل و مستوفی این مباحث با آغوش باز استقبال کرده و یاری گر حرکت‌های بعدی باشند. چرا که ارزش زحمات آن‌ها به صحت نتایج علمی آن‌ها نیست و نزد خدا خلوص تلاششان پاداش دارد و ما هم که با زبان صریح حرف از گام بعدی علمی می‌زنیم نقطه نهایی نیستیم و بدیهی است که نسل جوانی که سالیان بعد پدید می‌آید تحول جدیدی را رقم خواهد زد و اینبار این ما هستیم که باید با مناعت طبع پذیرای عمق بیشتر نگاه آن‌ها نسبت به خود باشیم.

 

و نزد خدا تقوی ملاک است.