انتخابات با فراز و فرودهای بسیار به پایان رسید و اکنون با آرامش بیشتری می‌توان در مورد انتخابات و شیوه حکمرانی صحبت کرد. آیا دموکراسی و رای غایت ماست یا بیعت و ولایت؟

در بحث حکمرانی اگر از نگاه کل به جز وارد شویم، تعیین الگوی حکمرانی بحث اولی است که باید به آن پرداخت. اینکه در حال حاضر در موضوع حکمرانی در جهان دو الگو وجود دارد باید مشخص گردد. و پس از آن باید به موضوع شیوه‌ها و ساختارهای آن وارد شد.

تقابل دموکراسی و ولایت

 

 

الگوی اول: انسان بنیان

در این الگو شاهد هستیم که جامعه هدف تلاش می‌کند خود بر خود حکومت کند. به تعبیر دیگر خدا بر این مردم باواسطه یا بلاواسطه حکمرانی نمی‌کند بلکه به دنبال حکومت با قواعد خود ساخته هستند.

در این الگو حکومت‌های دموکراسی و دیکتاتوری تعریف می‌شوند که در دو سوی یک طیف تعریف می‌شوند. و شاخص آن‌ها تاثیرگذاری تعدد افراد بر حکمرانی است. اگر تنها یک نفر بر حکومت تاثیر گذار باشد دیکتاتوری و اگر عموم مردم به انحاء مختلف در آن دخیل باشند دموکراسی است. بدیهی است که در دیکتاتوری و پادشاهی عده بسیار محدودی مشورت داده و در دموکراسی نمی‌توان در هر لحظه نظر همه مردم را دخیل کرد چرا که تناقض آرا خواهد داشت. پس دیکتاتوری محض یا دموکراسی محض قابل اجرا نیست و حکومت‌های مایل به دو سر طیف از عمر کوتاهی برخوردار هستند و با فروپاشی مواجه می‌شوند.

گرچه دموکراسی خود الگوهای متفاوتی در حکمرانی دارد و در کشورهای مختلف با مکاتب مختلفی اجرایی شده است.